per
کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
بیهق
2008-0328
2423-8104
2015-07-26
17
1
1
6
610
ب ررسی نگرش دانشجویان مامایی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار و ماماهای شهر سبزوار نسبت به انجام زایمان در منزل در سال 90
Evaluating the Viewpoint of Midwifery Students in Sabzevar University of Medical Sciences and Sabzevar Midwiferies Among Giving Birth at Home in 2011
سیده فاطمه میررفیعی
1
زینب عزیزی
2
آزاده سادات اسدی
3
نسرین فاضل
4
یاسر تبرائی
5
مقدمه: انتخاب محل تولد مهم ترین موضوع در مباحث پزشکی است. سازمان جهانی بهداشت بیان می کند که خانه مناسب ترین
محل تولد برای اغلب زنان باردار است. زایمان در منزل باعث کاهش بسیاری از عوارض ناشی از مداخلات بیمارستانی می شود.
در این مطالعه نگرش ماماها و دانشجویان مامایی در مورد فواید و معایب زایمان در منزل و همچنین مخالفت یا عدم مخالفت با آن
را بررسی کرده و موانع و مشکلات را در این مسیر را می سنجیم.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی 22 دانشجوی مامایی و 25 مامای شاغل در بیمارستان و مراکز بهداشت
شهرستان سبزوار در سال 35 به صورت سرشماری با پرسشنامه صورت گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار آماری
SPSS استفاده شد و سطح معنی داری 0.05در نظر گرفته شد. یافته ها: امتیاز نگرش دانشجویان بیشتر از نگرش ماماها بود ولی تفاوت آماری معنی داری نداشت. بین ترم تحصیلی دانشجویان،
سن و تأهل دانشجو و ماما، میزان تحصیلات و تعداد سال های خدمت ماماها، با نگرش رابطه معنی داری مشاهده نشد. امتیاز نگرش
ماماهایی که تجربه زایمان طبیعی را داشتند نسبت به ماماهایی که فقط دارای تجربه سزارین بودند بهتر بود اما این اختلاف معنی دار
نبود.
نتیجه گیری: باید برنامه ریزی در جهت ارتقای سطح آگاهی و تصحیح نگرش ها نسبت به زایمان در منزل به عمل آید که این
کار باید از طریق برنامه های آموزشی و ایجاد انگیزه جهت افزایش آگاهی انجام گیرد که در نتیجه منجر به ارتقای عملکرد نیز
خواهد شد. آموزش ماماهای تحصیلکرده جهت زایمان در منزل و ارائه واحدهای درسی تئوری و عملی در مورد زایمان در منزل
برای دانشجویان کارشناسی جهت افزایش آشنایی آنان و فراهم شدن تمهیدات و امکانات لازم توصیه می شود.
Introduction: choosing the location of birth giving is an important issue in medical topics. Word health organization indicates that for most pregnant women home is the preferable place for birth giving. In this study the viewpoint of midwiferies and midwifery students among advantages and disadvantages of home birth, also their agreement or disagreement and the difficulties among this way of giving birth is being evaluated.
Material and methods: this descriptive cross-sectional study was conducted by Census questionnaire on 62 midwifery students and 50 midwives working at Sabzevar hospital and health centers in 2011.
Results: although the midwifery student’s viewpoint grade was greater than midwifes but the statistical different was not meaningful. There wasn’t also any meaningful relation between students study semester, age and marital status of midwifes and midwifery students, midwife’s level of education and years of service with their point of view. In comparison with midwifes who had only experienced C-section, meaninglessly, midwifes with experiences of natural childbirth got better viewpoint grades. Conclusion: in order to raise awareness level and make correction in viewpoints upon home birth, the motivation in awareness ought to be taught by educating plans, leading to improved performance. Educating the educated midwifes for home birth and also providing theoretical and practical lessons for undergraduate students in order to make them more familiar and bring them more provision and facilities is also recommended
https://beyhagh.medsab.ac.ir/article_610_4fb8aa9a64bcaa289a5ea473c222e791.pdf
زایمان در منزل
نگرش
ماما
home birth
viewpoint
Midwifery
per
کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
بیهق
2008-0328
2423-8104
2015-07-26
17
1
7
12
611
بررسی الگو و شدت دیسمنوره در دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی سبزوار در سال 1391
Evaluation of Dysmenorrhea Pattern in college Students living in Sabzevar University of Medical Sciences Dormitories in 2012
سمانه شریفان
1
معصومه اسماعیل زاده
2
محمدعلی یعقوبی فر
3
محدثه محسن پور
4
محمد حسن رخشانی
5
مقدمه: دیسمنوره شایع ترین اختلال تجربه شونده در زمینهی بیماریهای زنان به خصوص در میان دختران جوان به شمار می آید و با توجه به اثرات آن بر فعالیتهای روزانه و اقتصادی و اجتماعی باید مورد بررسی قرار گیرد. هدف این پژوهش تعیین توزیع شدت دیسمنوره و بررسی الگوی دیسمنوره بین دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه علوم پزشکی سبزوار درسال 1391میباشد.
موارد و روش ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر ساکن در کل خوابگاههای دانشگاه علوم پزشکی بودند که به روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول آماری به تعداد 99 نفر انتخاب شدند. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه پژوهشگر ساخته که پایایی و روایی آن تأیید شد جمع آوری گردید. داده ها با نرم افزار آماری SPSS و با استفاده از آمار توصیفی و آزمون مجذور کای دو و تحلیل واریانس پارامتری یا نان پارامتری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بیشتر شرکتکنندگان از دیسمنوره درجه دو (حدود 35%) و بعد از آن درجه یک (حدود 31%) رنج میبردند. بین دیسمنوره و سرگیجه به هنگام قاعدگی رابطه معناداری دیده شد (p<0.05).
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت دیسمنوره و شیوع بالای قاعدگی دردناک که باعث ایجاد مشکل در فعالیتهای روزمره، شغلی و اجتماعی فرد می شود شناسایی افراد مبتلا جهت ارائه آموزش و بهبود ارائه خدمات جهت تسکین درد و کاهش عوارض آنها و بهبود کیفیت زندگی در دانشجویان دختر و مادران آینده کشور به عنوان قشری آینده ساز ضروری به نظر می رسد.
Introduction: Dysmenorrhea, especially in younger females, is the most common self-experienced disorder of women’s health and is worthy of consideration due to its effects on daily activities and socioeconomic conditions. This study aimed to determine the distribution of dysmenorrhea intensity and to evaluate the pattern of dysmenorrhea among students residing in Sabzevar University of Medical Sciences dormitories in 2012.
Materials and methods: The study population of this cross-sectional research was all the students living in any of the medical university dormitories, from which 99 persons were selected by simple random sampling. All the required data were gathered by a researcher-made, reliable, and valid questionnaire. Data were analyzed by SPSS 19 software using descriptive statistics and chi-squared test and parametric or non-parametric analysis of variance. Results: Most of the participants suffered from grade 2 (35%) or grade 1 of dysmenorrhea. There was a significant relationship between dysmenorrhea and dizziness (p<0.05). Conclusion: In view of the high prevalence of dysmenorrhea and its adverse effects on daily activities, career, and social life, it seems necessary to identify affected female students in order to provide them with education, pain relief, and improvement of the quality of life
https://beyhagh.medsab.ac.ir/article_611_d93cae8fb92454a976679a687f9d770b.pdf
شدت دیسمنوره
الگوی دیسمنوره
دانشجو
درد قاعدگی
Dysmenorrhea
Pattern
Intensity
Pain
per
کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
بیهق
2008-0328
2423-8104
2015-07-26
17
1
13
17
612
بررسی کیفیت میکروبی وشیمیایی آب شرب روستاهای تحت پوشش دهستان رباط سرپوش ودهستان شامکان ازتوابع شهرستان سبزوار
Evaluation of Drinking Water Biological and Chemical Quality in Rural Villages Under Vision of Rabat Sarpush and Shamkan Villages of Sabzevar City
غلامرضا رباط سرپوشی
1
رضا چوپانی
2
مصطفی ترخاصی
3
ابوالفضل رحمانی ثانی
4
مقدمه: هدف اصلی بررسی کیفی آب آشامیدنی، حفظ بهداشت عمومی و سلامت مصرفکنندگان است. از آنجایی که آب شرب روستاهای واحد پژوهش از منابع آبهای زیرزمینی تامین میگردد و نظر به اینکه دفع فاضلاب و استفاده کودهای حیوانی میتواند باعث آلودگی حفرههای آب زیرزمینی گردد، مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت میکروبی و شیمیایی آب شرب روستاهای تحت پوشش دهستان رباطسرپوش و دهستان شامکان در سال 90 انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از روستاهای تحت پوشش دهستانهای رباط سرپوش و شامکان با مطالعه منطقه و شناسایی سفرههای آب زیرزمینی و تعداد روستاهای موجود در دو دهستان تمام روستاهای موجود (18روستا) انتخاب گردید و آزمایشات میکروبی و شیمیایی صورت گرفت و نتایج حاصل با استانداردها مقایسه گردید.
یافته ها: درهمهی 18 روستای بررسی شده PH آب بین 7.6 تا 8.6 بود، در 11% روستاها کلر باقیمانده صفر و در 6/16% روستاها کلر باقیمانده بالای 0.8 میلیگرم درلیتر، در 9.6% نمونههای میکروبی کلیفرم بالا مشاهده شد، در 11% نمونهها سختی بالاتر از حد مطلوب و در 0.05% نمونهها بالاتر از حد مجاز بود. میزان کلرور در 39% روستاها از حد مطلوب بالاتر و میزان سولفات در 0.05% روستاها بالاتر از حد مجاز بود. نتیجه گیری: بهتر است برای کنترل کیفیت میکروبی و شیمیایی آب شرب روستاهای واحد پژوهش، نمونه برداری به طور دوره-ای و از مناطق انتهایی شبکه صورت گیرد. همچنین تشویق شوراها جهت واگذاری آبهای روستایی به شبکه خودگردان، رعایت حریم قنات از نظر فاصله با زمینهای کشاورزی، بهسازی دهانه چاههایی که در مسیر قنات به صورت روباز هستند، نصب تابلوهای هشداردهنده برای آگاه سازی مردم و استفاده از کلر مفید است.
Introduction: qualitative evaluation of drinking water, maintain of public and consumer health are the goals of this study. Since drinking water of subjected villages supplies from underwater and according to pollution of underwater holes by Sewage disposal and usage of animal fertilizers, present study will evaluate the biological and chemical condition of drinking water in rural villages under vision of Rabat Sarpush and Shamkan villages in 2011. Material and methods: by conducting regional studies and Identification of aquifers, every available rural village (18 villages) in these two villages was chosen to take apart in this descriptive-analytical study. Biological and chemical analyses were done and their results compared with standards. Results: in all 18 villages water PH was between 7.6 and 8.6, in 11% the Residual chlorine was 0 and in 16.6% of villages this Residue was above 0.8 mg/dl. In 9.6% high rate of coliforms were seen. In 11% of samples hardness of water was upper than optimum level and in 0.05% of samples this rate was upper than allowed level. Chloride level in 39% of villages was upper than optimum level and sulfate level in 0.05% was higher than allowed rate. Conclusion: in order to control the biological and chemical quality of drinking water in the studied villages, it’s preferable to took samples periodically from terminal network areas. Also encouraging the councils to transit rural water to the autonomous network, respect the aqueduct distance from Agricultural land, improving the barefaced opening of wells in line with the aqueduct, installation of warning signs for the awareness of population and chlorine usage can be beneficial
https://beyhagh.medsab.ac.ir/article_612_1b31558055a19b4f15105ac5a693a71c.pdf
کیفیت میکروبی آب
کیفیت شیمیایی آب
سبزوار
biological quality of water
chemical quality of water
sabzevar
per
کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
بیهق
2008-0328
2423-8104
2015-07-26
17
1
18
23
613
بررسی تاثیر آموزش بر میزان آگاهی و عملکرد متصدیان رستورانهای شهر سبزوار از موازین بهداشتی در سال 1389
Evaluating the Effect of Education on Health Standards on the of Knowledge and Practice of Sabzevar Restaurant Operators in 2009
محمّدعلی کرّابی
1
طاهره خورسندی ناری
2
مریم احیایی
3
فرزانه داعی اوغاز
4
احمد اله آبادی
5
مقدمه: غذا به عنوان منبع تولید انرژی در بدن، اگر دچار آلودگی میکروبی شود می تواند منشاء بیماری های مختلف و در رأس آنها بیماری های گوارشی و مسمومیت های غذایی باشد. کسانی که به هر نحو با مواد غذایی سروکار دارند لازم است آموزش مربوطه را ببینند، این آگاهی ها موجب آشنایی با وظایف و مسئولیت های افراد ذیربط شده و سبب کاهش موارد تخلف می گردد. لذا این مطالعه با هدف بررسی تاثیر آموزش بر میزان آگاهی و عملکرد متصدیان رستورانهای شهر سبزوار صورت گرفت.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی- تحلیلی برروی تمامی رستوران های شهر سبزوار که زیر نظر اتحادیه رستوران داران این شهر می باشند درسال1389 انجام گردید. بدین صورت که یک مرحله بازدید 3 روزه از رستورانها به عمل آمد و آگاهی و عملکرد آنها به ترتیب توسط پرسشنامه و فرم بازدید بررسی شد سپس اصول مقررات بهداشتی طبق آیین نامه به آنها آموزش داده شد و بعد از آن دوباره تهیه پرسشنامه و بازدید از وضعیت بهداشتی رستوران ها جهت تأثیر آموزش بر آگاهی و عملکردشان در 3 روز متوالی صورت گرفت. یافته ها: با درج داده ها در نرم افزار spss و بررسی و تحلیل آن مشخص شد به طور متوسط تمام متصدیان 29 درصد ارتقاء آگاهی داشتند ولی ارتقاء و تاثیر آموزش بر عملکرد آن ها تنها 5/5 درصد بدست آمد و در مجموع آگاهی اولیه نیز در سطح مطلوب بود.
بحث و نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که علی رغم افزایش آگاهی متصدیان در اثر آموزش، عملکردشان با آموزش تنها، ارتقاء چندانی نمی یابد و باید نظارت وکنترل در این زمینه توام با آموزش باشد تا عملکرد نیز همچون آگاهی در سطح مطلوب قرار گیرد.
Objectives Everyone who has any contact with food is recommended to acquire necessary knowledge. This knowledge leads to awareness of these people of their duties and responsibilities and results in fewer violations. The aim of this study was to evaluate the effect of education on knowledge and practice of Sabzevar restaurant operators. Methods This semi-experimental study was conducted in all restaurants of Sabzevar city under the supervision of local Restaurant Owners Association in 2009. A 3 day visit of the restaurants was performed. Knowledge and practice of restaurant operators were evaluated using questionnaire and visit forms respectively. Health standards were taught based on guidelines. Thereafter questionnaires were filled again and the restaurants were visited in 3 consequent days. Data analysis was performed using SPSS software.
Results Mean pre-education knowledge and practice score of restaurant operators were 51.1 and 68.06 respectively while these scores became 73.39 and 73.61 after education. Knowledge score of restaurant operators improved by 29% but their practice score was improved only 5.5%. There was a significant relation between education and knowledge before and after education.
Conclusion This study findings showed that although level of knowledge increased in restaurant operators, their practice did not increased proportionately. Therefore, supervision and control should be accompanied with education to improve their practice levels.
https://beyhagh.medsab.ac.ir/article_613_6f1ff8e1a7d4782f0a853db0c7e8272b.pdf
آگاهی
عملکرد
آموزش
رستوران
knowledge
Practice
Education
Restaurant
per
کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
بیهق
2008-0328
2423-8104
2015-07-26
17
1
24
30
614
بررسی روند زمانی بیماران مبتلا به HIV و بیماریهای همراه با آن در بیماران مراجعه کننده به مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری دانشگاه علوم پزشکی شیراز طی سالهای 1383 تا 1388
Time Series and Comorbid Illnesses Review in HIV Patients, Referred to Shiraz University of Medical Science Behavioral Disorders Consoling Center Between 2004 and 2009
مریم مرزبان
1
ندا هاشمی
2
مهشید بذر افکن
3
مقدمه: با توجه به اینکه مدت زنان زیادی از ثبت بیماری HIV در کشور نمیگذرد،بررسی چگونگی روند تغییرمتغییرهای مرتبط با HIV با توجه به اطلاعات ثبت شده ضروری است . ابتلا به بیماریهای عفونی و غیر عفونی در افراد HIV+ می تواند نقش مهمی در پیش آگهی و مرگ ومیر این دسته از افراد داشته باشد. لذا، بر آن شدیم تا مطالعه اپیدمیولوژیکی را در این زمینه انجام دهیم . مواد و روش ها: این مطالعه براساس اطلاعات ثبت شده از مرکز مشاوره بیماریهای رفتاری دانشگاه علوم پزشکی شیراز طی سالهای 1383 تا 1388 صورت گرفته است. در ابتدا ازطریق رگرسیون چند گانه و سپس رگرسیون تک متغییره ، ارتباط بیماری-های مختلف همراه باHIV ومرگ ومیرناشی از آن مدنظرقرارگرفت،سپس سری زمانی بیماری ، ترسیم و تفسیر اطلاعات از طریق آن انجام شد .
یافته ها : از بین 1387 نفر افراد آلوده به HIV + 1204 مرد و 183 نفر زن بوده اند . این افراد به هفت گروه سنی تقسیم شدند و حداکثر شیوع در گروه سنی 30 تا 40 سال با میزان50.43% و حداقل شیوع در گروه سنی 50 تا 60 سال با میزان0.65% بود. در پیش گویی بیماری های مرتبط با مرگ و میر مبتلایان به HIVبه نتایج زیر دست یافتیم:ارتباط بین نشانگان ایدز(02/5تا9/01CI 95% 9/4) وهپاتیتB و C (3/3تا6/6CI 95% 4/4) و (004/3تا47/5 CI 95% 05/4)،سفلیس (06/0تا007/0CI 95% 02/0)، سکته قلبی ومغزی (91/18تا97/2 CI 95% 4.39) سل ریوی (8/23تا82/2 CI 95%88/2)در فاصله 95% اطمینان قرار داشته؛در حالیکه ارتباط مرگ ومیر ناشی از HIV بین سوزاک ، سل خارج ریوی توکسو پلاسموز با توجه به اطلاعات کنونی موجود نبود. در مطالعه روند زمانی افزایش کلی روند ثبت اطلاعات مرگ و میر مشاهده شده است.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به اینکه اکثر بیماران جوان بودند؛ تمرکز برنامه های مراقبت و پیشگیری بایستی بر روی این دسته از افرادباشد. وجود ارتباط معنی دار نشانگان ایدز و مرگ ومیر و تعداد اندک افراد شناسایی شده نشان دهنده ضعف جدی در تشخیص این نشانگان قبل از مرگ است. ارتباط هپاتیتهای B وC با مرگ ومیر نشان دهندهی اهمیت نقش آنها را در پیش-آگهی افراد مبتلا می باشد. ارتباط سل ریوی در برابر سل خارج ریوی میتواند دلیلی بر طبیعت سیر این بیماری و احتمال افزوده شدن عفونتهای فرصت طلب دیگر باشد. روند ثبت صعودی افراد از سال 83 تا 85 میتواندبه علت ثبت نشدن تعداد زیادی از افراد از سالهای 7913 تا 83 13باشد که پس از شروع ثبت تعداد زیادی از افرادی که در سالهای پیش از آن مبتلا شده بودند طی چند سال اول به صورت وافری به علت بنود ثبت قبل از آن تاریخ و شناسایی موارد با تمرکز بیشتر شناسایی شدهاند.
Introduction: considering the short period from registration of HIV disease in country and according to the documented data, evaluating the changing process of variables related to HIV seems necessary. This epidemiological study is done to reach this goal.
Material and methods: this study is based on gathered data from Shiraz University of medical science behavioral disease counseling center. Single variable regression following multiple regressions was done to consider the relation between variable illnesses companied by HIV and induced mortality. Timing of the illness was then traced and data interpretation was done upon it. Results: from 1387 HIV infected patients, 1204 were men. The maximum prevalence observed in 30 to 40 year old aged group by 50.43% and minimum prevalence by 0.65% documented in 50 to 60 year old age. By confidence interval of 95%, the Relations are as follow: AIDS syndrome (5.02 to 01.2, 4.9) ,B and C Hepatitis (3.3 to 6.6, 4.4) (3.004 to 5.47, 4.05), syphilis (0.06 to 0.007, 0.02), cerebrovascular stroke (18.91 to 2.97, 4.39), pulmonary tuberculosis (23.8 to 2.82, 2.88). The relation of mortality induced by HIV between gonorrhea, non-pulmonary tuberculosis and toxoplasmosis, according to the attainable data, was unavailable. Conclusion: because most of the patients were young, main focus of caring and preventing programs must be on this group of age. Meaningful relation between AIDS syndrome and mortality with few identified infected persons shows severe weakness in diagnosis of this syndrome before death. Relation between B and C hepatitis and mortality reveals the importance of their rule in prognosis of infected persons.
https://beyhagh.medsab.ac.ir/article_614_bd3102448c4af29f658f377a40c2eff7.pdf
سری زمانی
HIV
بیماریهای همراه
ایدز
time series – HIV – comorbid illnesses
AIDS
per
کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی سبزوار
بیهق
2008-0328
2423-8104
2015-07-26
17
1
31
39
615
روش های غیر دارویی کنترل درد و اضطراب در کودکان
Non-pharmaceutical Methods of Anxiety and Pain Control in Children
مهشید ناظم زاده
1
سمانه باقریان
2
سکینه میری
3
شادی پشندی
4
مریم شهریاری
5
مقدمه: رویه های درمانی رایج ترین منابع درد برای کودکان می باشند . تجربه درد غالبا با ترس و اضطراب و استرس همراه است. اضطراب آستانه درد را پایین میآورد بنابراین، فرد مضطرب نسبت به فرد عادی درد بیشتری را احساس میکند.
مواد و روش ها: پژوهش هایی برای این مقاله مروری انتخاب شدند که طراحی یک مقاله توصیفی، مورد شاهدی، کوهورت و یا کارآزمایی بالینی داشتند. کلیدواژه ها در مقاله ها ی منتشر شده طی سال های 1987 تا 2011 جستجو شدند و مقالات به زبان انگلیسی و فارسی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از یافته های پژوهش های مختلف نشان می دهد که اجرای برنامه های متنوع انحراف فکر باعث کاهش درد و اضطراب ناشی از پروسجرهای دردناک و اضطراب اور در گروه های سنی مختلف می شود.
بحث و نتیجه گیری: با توجه به این که پیشگیری، بخش اساسی در مراقبت پرستاری است، تامین سلامت و پیشگیری از بیماری ها اهدافی است که باید مد نظر پرستاران قرار گیرد. متخصصان امر سلامت باید تلاش کنند، رویه های دردناک را با اقدامات مداخلهای همراه کنند تا سبب شوند که بیمار کمترین میزان درد و اضطراب را تحمل کرده و اثرات نامطلوب بیماری را به حداقل برسانند.
Introduction: Therapeutic procedures are the most common source of pain in children. Experience of pain is often associated with fear, anxiety, and stress. Anxiety reduces the pain threshold and therefore an anxious person feels more pain than the average person. Methodology: Descriptive, case-control, cohort, or clinical trial studies were chosen for this research. Keywords were searched in articles published during 1987-2011; English and Persian articles were chosen.
Results: Results of the various research studies revealed that implementation of various distraction programs leads to reduction of the anxiety and pain related to stress and painful procedures in different age groups. Conclusion: Prevention is an important part of nursing care which should be taken into consideration by the nurses in all procedures. Health care professionals should make the effort to accompany painful practices with interventional procedures in order to impose minimal pain and anxiety on the patients and reduce the unwanted effects to minimal levels
https://beyhagh.medsab.ac.ir/article_615_5a3c59ee2dce4677e96d1ad842469b72.pdf
درد
اضطراب
انحراف فکر
پرستار
Pain
anxiety
Control
Nurse